دانلود کتاب خاطرات سفیر نیلوفر شادمهری
کتاب خاطرات سفیر نیلوفر شادمهری، روایتی از زندگی یک دانشجوی ایرانی محجبه در فرانسه است. شادمهری در سال ۱۳۵۹ در تهران متولد شد و در سال ۱۳۸۴ برای ادامه تحصیل در رشته طراحی صنعتی به دانشگاه آنژه فرانسه رفت. او در این کتاب، خاطراتی از دوران دانشجویی خود در فرانسه را به رشته تحریر درآورده است.
در ابتدای کتاب خاطرات سفیر نیلوفر شادمهری، از روزهای ابتدایی ورودش به فرانسه مینویسد. او در آن زمان متوجه شد که به دلیل حجابش، نگاههای متفاوتی به او میشود. مردم فرانسه، که اطلاعات زیادی در مورد ایران نداشتند، او را نمایندهای از یک کشور مسلمان میدیدند. این موضوع، چالشهای زیادی را برای شادمهری ایجاد کرد.
شادمهری در ادامه کتاب، از تجربیات خود در دانشگاه مینویسد. او در مقطع دکتری، با استادانی مواجه شد که با حجاب او مخالف بودند. این موضوع، باعث شد که او برای دفاع از اعتقادات خود، با چالشهای زیادی روبرو شود.
در بخشهای دیگر کتاب، از مواجهه خود با فرهنگ و سنتهای متفاوت فرانسه مینویسد. او در این کتاب، به تفاوتهای فرهنگی بین ایران و فرانسه اشاره میکند و از تجربیات خود در این زمینه مینویسد.
خلاصه کتاب خاطرات سفیر pdf
به برخی از نکات مهم کتاب خاطرات سفیر نیلوفر شادمهری اشاره میکنیم:
- مواجهه با چالشهای حجاب در یک کشور غربی
- دفاع از اعتقادات و ارزشهای اسلامی در برابر فرهنگ و سنتهای متفاوت
- آشنایی با فرهنگ و سنتهای فرانسه
- گسترش دیدگاه نسبت به جهان
کتاب خاطرات سفیر نیلوفر شادمهری
چند جمله از کتاب خاطرات سفیر نیلوفر شادمهریرا با هم میخوانیم:
- «من در همان ابتدا متوجه شدم که من تنها نیلوفر شادمهری نیستم بلکه دختر محجبه ایرانی ام. پس سعی کردم تا آنجا که می توانم تلاش کنم تا بتوانم نماینده واقعی آنها باشم.»
- «حجاب من نه تنها مانعی برای پیشرفت من نبود، بلکه فرصتی برای معرفی اسلام به مردم فرانسه بود.»
- «من همیشه به این باور داشتم که فرهنگ و دین دو چیز جدا از هم هستند و نباید آنها را با یکدیگر اشتباه گرفت.»
- «احترام به تفاوتهای فرهنگی، یکی از مهمترین اصولی است که باید در جوامع مختلف رعایت شود.»
دانلود pdf کتاب خاطرات سفیر
یکی از خاطرات کتاب خاطرات سفیر نیلوفر شادمهری را با عنوان دعای کمیل برای یک سلیم النفس میخوانیم:
یک روز بعد از کلاس، یکی از همکلاسیهایم به نام ماری به اتاقم آمد. او خیلی با ادب بود و همیشه احترام خاصی به من میگذاشت. ماری گفت: نیلوفر، میخوام یه چیزی بهت بگم. من خیلی علاقهمند به دین اسلام هستم. دوست دارم بیشتر در موردش بدونم. میتونی کمکم کنی؟
من خیلی خوشحال شدم. گفتم: البته که میتونم. با کمال میل بهت کمک میکنم.
ماری گفت: میدونم که تو خیلی مذهبی هستی. میخوام یه شب دعای کمیل رو با هم بخونیم.
من کمی تعجب کردم. چون دعای کمیل دعای خیلی خاصیه و معمولاً فقط آدمهای خیلی مذهبی اون رو میخونن.
ولی گفتم: باشه. من خیلی خوشحال میشم که با هم دعای کمیل رو بخونیم.
شب قرار گذاشتیم که در اتاقم دعای کمیل رو بخونیم. ماری خیلی خوشحال بود. او گفت: “من خیلی دوست دارم دعای کمیل رو با یه مسلمان واقعی بخونم.
ما دعای کمیل رو با هم خوندیم. ماری خیلی از دعای کمیل لذت برد. او گفت: این دعا خیلی زیبا و دلنشینه. من واقعاً احساس خوبی داشتم وقتی این دعا رو میخوندم.
بعد از اینکه دعا تموم شد، ماری گفت: نیلوفر، میخوام یه چیزی بهت بگم. من بعد از اینکه دعای کمیل رو خوندم، حس کردم که یه آرامش خاصی تو وجودم هست. انگار که یه نیرویی به من کمک میکنه که زندگی رو بهتر ببینم.
من خیلی خوشحال شدم که ماری از دعای کمیل لذت برده. من به ماری گفتم: “خوشحالم که دعای کمیل تونسته بهت کمک کنه. دعای کمیل دعای خیلی خوبیه و میتونه به آدم کمک کنه تا با خدای خودش انس بگیره.”
ماری گفت: من خیلی دوست دارم بیشتر در مورد اسلام بدونم. میخوام یه مسلمان واقعی بشم.
من خیلی خوشحال شدم که ماری میخواد یه مسلمان واقعی بشه. من به ماری گفتم: من خیلی خوشحالم که میخوای یه مسلمان واقعی بشی. من بهت کمک میکنم تا بیشتر در مورد اسلام بدونی.
من و ماری از اون شب به بعد، خیلی با هم صحبت میکردیم. من به ماری در مورد اسلام و قرآن و احکام اسلامی توضیح میدادم. ماری هم با علاقه گوش میداد.
من خیلی خوشحالم که تونستم به ماری کمک کنم تا بیشتر در مورد اسلام بدونه.
دانلود پی دی اف کتاب خاطرات سفیر نیلوفر شادمهری
کتاب خاطرات سفیر نیلوفر شادمهری، اثری ارزشمند است که میتواند برای مخاطبان مختلف، از جمله دانشجویان، علاقهمندان به ادبیات و فرهنگ و همچنین کسانی که به دنبال آشنایی با فرهنگ و دین اسلام هستند، مورد توجه قرار گیرد.
ادامه مطلب
غلامعلی مرتضوی
( خریدار محصول )
عالی عالی حرف نداره حتما پیشنهاد می کنم
ابراهیم سبزواری
( خریدار محصول )
خیلی عالی پیشنهاد میکنم حتما بخرید
علی محمد زندی
فوق العاده