دانلود کتاب ضیافت افلاطون ترجمه محمد علی فروغی

معرفی و دانلود کتاب ضیافت افلاطون

کتاب ضیافت افلاطون ترجمه محمد علی فروغی یکی از مهم‌ترین آثار این فیلسوف بزرگ یونانی است که در آن به بحث درباره‌ی عشق می‌پردازد. این کتاب در قرن چهارم پیش از میلاد نوشته شده و یکی از قدیمی‌ترین آثار مکتوب در مورد عشق است.

کتاب ضیافت در قالب یک گفتگوی سقراطی روایت می‌شود. در این گفتگو، سقراط و هفت تن از دوستانش در یک مهمانی دور هم جمع می‌شوند تا درباره‌ی عشق بحث کنند. هر یک از این دوستان سخنرانی کوتاهی در مورد عشق ایراد می‌کند و در نهایت سقراط سخنرانی خود را بیان می‌کند.

خلاصه کتاب ضیافت افلاطون

در این کتاب، افلاطون عشق را نیرویی می‌داند که انسان را به سوی کمال و سعادت سوق می‌دهد. او عشق را به دو نوع زمینی و آسمانی تقسیم می‌کند. عشق زمینی عشقی است که به زیبایی‌های ظاهری محدود می‌شود و زودگذر است. عشق آسمانی عشقی است که به زیبایی‌های واقعی و متعالی می‌رسد و پایدار است.

ترجمه‌ی محمدعلی فروغی از کتاب ضیافت یکی از بهترین ترجمه‌های این کتاب به زبان فارسی است. این ترجمه در سال ۱۳۰۵ شمسی منتشر شد و تا به امروز چندین بار تجدید چاپ شده است.

در سال‌های اخیر، کتاب ضیافت افلاطون مورد توجه مجدد قرار گرفته است. این کتاب در زمینه‌های مختلفی از جمله فلسفه، روانشناسی، ادبیات و هنر مورد مطالعه قرار گرفته است.

جملاتی از کتاب ضیافت افلاطون

در ادامه به برخی از مهم‌ترین نکات کتاب ضیافت افلاطون ترجمه محمد علی فروغی اشاره می‌کنیم:

• عشق نیرویی است که انسان را به سوی کمال و سعادت سوق می‌دهد.
• عشق را می‌توان به دو نوع زمینی و آسمانی تقسیم کرد.
• عشق زمینی عشقی است که به زیبایی‌های ظاهری محدود می‌شود و زودگذر است.
• عشق آسمانی عشقی است که به زیبایی‌های واقعی و متعالی می‌رسد و پایدار است.

کتاب ضیافت افلاطون اثری ماندگار و ارزشمند است که مطالعه‌ی آن برای علاقه‌مندان به فلسفه، روانشناسی، ادبیات و هنر خالی از لطف نیست.

دانلود pdf کتاب ضیافت افلاطون 

کتاب ضیافت افلاطون در قالب یک گفتگوی سقراطی روایت می‌شود. این گفتگو در هفت فصل اصلی تقسیم می‌شود که عبارتند از:

فصل اول

در این فصل، سقراط و دوستانش در یک مهمانی دور هم جمع می‌شوند تا درباره‌ی عشق بحث کنند. سقراط از هر یک از دوستانش می‌خواهد که نظر خود را در مورد عشق بیان کند.

فصل دوم

در این فصل، ایرو، روسپی محبوب افلاطون، نظر خود را در مورد عشق بیان می‌کند. او عشق را نیرویی می‌داند که انسان را به سوی زیبایی و لذت سوق می‌دهد.

فصل سوم

در این فصل، آگریپا، شاگرد افلاطون، نظر خود را در مورد عشق بیان می‌کند. او عشق را نیرویی می‌داند که انسان را به سوی کمال و سعادت سوق می‌دهد.

فصل چهارم

در این فصل، فدروس، شاگرد افلاطون، نظر خود را در مورد عشق بیان می‌کند. او عشق را نیرویی می‌داند که انسان را به سوی زیبایی‌های واقعی و متعالی سوق می‌دهد.

فصل پنجم

در این فصل، آگاثون، شاعر و فیلسوف، نظر خود را در مورد عشق بیان می‌کند. او عشق را نیرویی می‌داند که انسان را به سوی خدا و کمال می‌رساند.

فصل ششم

در این فصل، سقراط نظر خود را در مورد عشق بیان می‌کند. او عشق را نیرویی می‌داند که انسان را به سوی کمال و سعادت سوق می‌دهد. او عشق را به دو نوع زمینی و آسمانی تقسیم می‌کند. عشق زمینی عشقی است که به زیبایی‌های ظاهری محدود می‌شود و زودگذر است. عشق آسمانی عشقی است که به زیبایی‌های واقعی و متعالی می‌رسد و پایدار است.

فصل هفتم

در این فصل، گفتگوی سقراط و دوستانش پایان می‌یابد. سقراط نظر خود را در مورد عشق تکرار می‌کند و سپس از مهمانی خداحافظی می‌کند.

در پایان کتاب، سقراط نظر خود را در مورد عشق به صورت خلاصه بیان می‌کند. او می‌گوید که عشق نیرویی است که انسان را به سوی کمال و سعادت سوق می‌دهد. او عشق را به دو نوع زمینی و آسمانی تقسیم می‌کند. عشق زمینی عشقی است که به زیبایی‌های ظاهری محدود می‌شود و زودگذر است. عشق آسمانی عشقی است که به زیبایی‌های واقعی و متعالی می‌رسد و پایدار است.